♫♫♫
دوباره جشن تنهایی رسیده
دوباره نیستی من بیقرارم
منی که از نبودنت سخت پیرم
چه فرقی میکنه چند سال دارم
نه تبریکی نه پیغامی نه حرفی
نه امیدی که تو برگردی پیشم
نه شمعی روشنه تو خلوت من
منم که ذره ذره آب میشم
صد ساله غمگینم صد ساله که تنهام
صد ساله که از تو تنها تورو میخوام
صد ساله که خستم صد ساله که پیرم
صد ساله که بی تو هر روز میمیرم